کوالانامه (سفرنامه مالزی)
به گزارش تور ارمنستان ارزان، کوالانامه(سفرنامه مالزی)
اول از همه سلام به همه خبرنگارانیهای خوب و عاشق سفر و اونایی که مثل خودم و خیلیای دیگه سفرشون رو با کلی اطلاعات و یادگیری فوت و فن های خاص آغاز میکنن تا بتونن تا حد زیادی از سفرشون استفاده کنن!
با تور مالزی ارزان از توسعه یافته ترین کشور شرق آسیا دیدن کنید.
توی این سفرنامه قراره تا حدود زیادی با کشور چند ملیت و فرهنگ مالزی و خصوصا شهر زیبا و مدرن کوالالامپور آشنا بشیم و همگی یه سفر مجازی رو با هواپیمای خبرنگاران ایر آغاز کنیم و اگه قبول کنید من هم به عنوان یک تور لیدر در بین سفر علاوه بر صحبت کردن در خصوص جاذبه های گرشگری کوالالامپور و شرح سفر، سعی می کنم نکاتی رو بگم که حتما مفید خواهد بود و لذت این سفر دلپذیر رو بیشتر میکنه. من خودم از اطلاعاتی که توی سفرنامه های مختلف خوندم استفاده های خیلی زیادی کردم و تونستیم با خانواده این سفر رو خیلی بهتر و متفاوت تر از سفرهای قبلی تجربه کنیم و برای همین هم از قبل سفر تصمیم داشتم یک سفرنامه خوب و کامل کننده سفرنامه های قبل و به نوعی جامع رو تهیه کنم تا بقیه هم از سفرشون لذت ببرن!
خب بهتره که زودتر بریم سر اصل ماجرا...
مقدمات قبل از سفر و یک سری نکات:
ماجرا معمولا از جایی آغاز میشه که شما اولش فقط صرفا از یه مقصدی اطلاعاتی رو در حد اسم یا چندتا چیز جزِیی میدونید و اگه شرایط فراهم بشه اطلاعات بیشتری جمع میکنید تا جنبه های مختلف رو در نظر بگیرید و در نهایت یا همون مقصد قبلی رو به طور قطع انتخاب میکنید یا کلا نظرتون عوض میشه و جای دیگه ای رو برای سفر انتخاب می کنید.
بعد از اون اگه که وقت کافی داشته باشید اطلاعات عمیق تری رو از راههای مختلف مثل سفرنامه بدست میارید و از این مرحله قبل از سفر که به نظرم خیلی لذت بخشه استفاده خوبی میبرید و میتونید از لحاظ اطلاعات در حد یک تورلیدر و شاید بیشتر هم بشید!
اما اگه وقت کمی داشتید بهتره که در درجه اول توی انتخاب هتل دقت کنید چون بقیه اطلاعات مثل مکانهای گردشگری و رفتن به اونها و چیزای مثل این رو توی مقصد هم میشه با یاری راهنمای گردشگری هتل ها یا تورلیدر ها بدست آورد.
بعد از اون شما باید به یک آژانس مسافرتی معتبر مراجعه کنید تا براتون کارای هتل و پرواز(سفر هوایی)و ویزا(اگر احتیاجه) انجام بده که البته اینا رو هم اگه وقت کافی داشته باشید به راحتی میتونید انجام بدید ولی در هر دو صورت به این نکته توجه کنید که اگه براتون فرقی نمیکنه و امکاناتش فراهمه در فصل های خلوت و غیر های سیزن سفر کنید و اگه هم مجبورید که توی این زمان ها سفرکنید خیلی بهتره که زودتر سفر رو قطعی کنید و یکی دو ماه قبل رزرو کنید تا هم در انتخاب هتل و پرواز با کمبود جا روبرو نشید و هم در هزینه صرفه جویی نموده باشید.
و اما مرحله آخر که معمولا به فاصله چند روز قبل از سفر انجام میشه پرداخت عوارض خروج از کشور از بانک ملی به حساب خزانه داری کل به مبلغ 75000 تومن و به صورت اختیاری دریافت حواله ارز دولتی به مبلغ 300 دلار و به ازای هر نفر بالای دوازده ساله که فقط یکبار در سال داده میشه و شعبه های ارزی بانک ملی و ملت تا اونجایی که میدونم این کار رو انجام میدن و مدارک لازمش کپی بلیت،کپی کارت ملی و شناسنامه و گذرنامه و کپی فیش عوارض پرداخت شده هستش.
و اما شرح سفر ما:
ما که شامل من، داداش کوچیکه و مامان و بابا میشیم حدودا اواسط تیرماه بود که با هم به توافق رسیدیم که بریم مسافرت مالزی و دیگه تحقیقات سفر و برنامه ریزی سفر رو از همون وقت آغاز کردم و خوشبختانه قبلش تا حدودی آشنایی رو داشتم چون ما دو بار تصمیم گرفته بودیم بریم مالزی و من هم دنبال اطلاعات جمع کردن بعد یه دفعه ایی برای دریافت بلیت نظرمون تغییر میکرد و جاهای دیگه میرفتیم.
خلاصه آغاز کردم به سفرنامه خوندن و از هواپیما گرفته تا زیر و رو کردن گوگل مپ و چک کردن آب و هوا در خصوص مالزی و کوالالامپور تحقیق کردم که به نظرم نصف لذت سفر توی همین کاراشه
اینم چکیده ای از چیزایی که فهمیدم:
1-آب و هوا:
اولا اینکه کشور مازی در نزدیکی خط استواست و برای همین هم همه فصلاش یجوره و در واقع اصلا فصل نداره و همش هوا مرطوب اما واقعا دلپذیر و به مقدار کمی گرمه اما اصلا به این فکر نکنید که ممکنه گرمای اذیت کننده ای داشته باشه بلکه با هوای واقعا دلپذیری روبرو میشید و تقریبا هر روز بارون خیلی شدیدی و خصوصا در اوایل صبح و ظهر میباره و شاید در کمتر از نیم ساعت تمام بشه!
2-شما در شهر کوالالامپور بیشتر وققتون رو بیرون از هتل میگذرونید و برای همین هم مهمترین معیارهای انتخاب هتل اینه که به ایستگاه های حمل و نقل مثل مترو و مونوریل دسترسی داشته باشید و هتلتون در جای با امنیتی قرار گرفته باشه مثل مثلث طلایی که اطراف خیابان بوکیت بینتانگ و برج های دوقلو میشه که این نکات رو در قسمت نقد و آنالیز هتل نووتل در همین سایت و با عنوان اقامت در قلب کوالالامپور کامل شرح دادم.
3-پرواز از فرودگاه امام و به طور مستقیم انجام میشه و مدت پرواز 7:30-8:00 ساعته و با سه شرکت ماهان،آسمان و ایران ایر و در زمان هایی هم با خطوط دیگری انجام میشه.
4-تاکسی ها در کوالالامپور به 3 دسته تقسیم میشن:
1)تاکسی های آبی که بهترین تاکسی ها از لحاظ نو و تمیز بودن و راحتی هستن و معمولا در اختیار هتل ها هستن و با ورودی 6 رینگیت(تاکسی ها علاوه بر کرایه ای که معمولا با تاکسی متر حساب میشه مبلغی رو هم به عنوان ورودی دریافت میکنن)
2)تاکسی های بنفش که تعداد کمتری از اونا وجود داره و با ورودی سه رینگیت و از لحاظ تمیزی و راحتی اینها هم در سطح بالایی هستن
3)تاکسی های قرمز با ورودی 3 رینگیت که تعدادشون بیشتر از بقیه هستش و کیفیتشون از دونوع دیگه پایینتره
5-جابجایی با وسایل حمل و نقل عمومی در کوالالامپور خیلی راحته و سیستم حمل و نقل تقریبا همه جای شهر رو پوشش میده. پنج نوع وسیله حمل و نقل عمومی و جهت علاوه بر اتوبوس های بین شهری وجود داره که اسماشون:
1-KTM komuter
2-LRT
3-KLIA transit
4-Monorail
5-KLIA express
و همونطور که در نقشه میبینید همه این جهت ها در نهایت به قلب حمل و نقل کوالا یعنی KLsentral ختم میشه که اگه شما خودتون رو به اینجا برسونید به راحتی و با هر وسیله حمل و نقلی میتونید به مقصدتون برید:
یک نکته ای که حتما باید بهش توجه کند اینه که تقریبا در همه ایستگاه های این وسایل نقلیه دو پلت فرم وجود داره که دو جهت مخالف هم رو میرن و اگه اشتباه سوار شید دچار دردسر میشید و باید دوباره پیاده شید و پلت فرم رو عوض کنید.پس حتما به جهتی که میخواید برید و نوع پلت فرم توجه کنید که دچار مشکل نشید که البته ما هم دو سه بار تو دردسر افتادیم که بدترینش برای رفتن به باتو کیو بود و پلت فرم اشتباه رو سوار شدیم و مجبور شدیم توی اولین ایستگاه بعد از kl sentral ایستگاهمون رو عوض کنیم و وقتی پیاده شدیم وسط یه محله خیلی کثیف و قدیمی و به ظاهر با آدمای خلافکار بودیم و شانس آوردیم که زیاد طول نکشید تا دوباره KTM برسه
یک چیزی هم که توی خود کوالا متوجه شدم و خیلی دوست داشتم این بود که برای هر ایستگاه و وسیله ای که صبر میکردیم هیچ کدوم بیش از 5 دقیقه طول نمیکشید حالا نمیدونم که واقعا خوش شانسی ما بود یا اساسا همینطوره ولی در خصوص مونوریل متوجه شدم که اساسا همینطوره و خیلی هم خوب بود.
نکته دیگه این که وسایل حمل و نقل کوالا خیلی تمیز و خلوت هستن و به هیچ عنوان مسئله ای براتون پیش نمیاد و یقینا با وضع ترافیک سنگین کوالا در اغلب جهتها خیلی مفید خواهد بود و لذت بدون تور و تنها گشتن رو دو چندان میکنن.
و آخرین نکته اینکه اغلب وسایل حمل و نقل از یه روش برای سوار و پیاده شدن استفاده میکنن: اولی اینکه وقتی بلیت میخرید که به شکل های مختلفی هم وجود دارن برای وارد شدن به پلت فرم باید توسط گیت ها شناسایی بشه تا گیت ها باز بشه و برای خروج هم باید بلیت رو توی گیت ها بندازید و اگه ایستگاه رو اشتباه انتخاب نموده باشید باز نمیشه تا یه مبلغ اضافی رو به اپراتور اونجا بدید و مشکل حل بشه.
برای خرید بلیت ها میشه هم از کانتر بلیت فروشی و هم از دستگاه های اتوماتیک گرفت که در خصوص مونوریل فقط با دستگاه های اتوماتیک امکان پذیره به این صورت که اول ایستگاه رو تعیین میکنید بعد تعداد بلیت و بعد پول رو از جای مخصوصش وارد میکنید و توجه کنید که روی صفحه نمایشگر برخی از اسکناس ها رو ضربدر زده که اونا رو قبول نمیکنه و در آخر هم میتونید token ها و بقیه پولتون رو از محفظش بردارید.
و نکات دیگه ای که به راحتی میتونید با یه سرچ ساده ازشون آگاه بشید و برای اینکه سفرنامه طولانی نشه و از همون لذت قبل سفر بچشید نمینویسم...
خب دیگه از این نکات مقدماتی بگذریم و بریم سر اصل ماجرا:
دقیقا یادم میاد که روز 18 مرداد بود که برای رزرو تور به آژانس مسافرتی توی شهرمون رفتیم. تصمیم ما این بود که برای هفته دیگه رزرو کنیم اما مشکلاتی پیش اومد که ما برای چهارهفته بعدش یعنی 22 شهریور مسافرت رو قطعی کردیم چون شرکت هواپیمایی که مدنظر ما بود پروازاش همه رزرو شده بود و هتلی هم که میخواستیم توی پکیج وجود نداشت و هم قیمت ها واقعا بالا رفته بود و تقریبا روز به روز گرون تر میشد و من یادمه که قیمت پایه از یک میلیون و پانصد در اول تابستون به دو میلیون و هشتصد(!) در آخر تابستون رسیده بود.
اما بالاخره تونستیم هم پرواز و هم هتل مورد علاقمون رو برای شهریور با قیمتی کمتر ازچیزی که بعدا در شهریور شده بود و در حدود 2900000 رزرو کنیم(قیمتی که در شهریور برای این هتل بود 3400000 بود) و روزشماری برای سفر آغاز شد.
پرواز ما با هواپیمایی ماهان و هتل ما نووتل بود که در قسمت نقد و آنالیز هتل ها به طور کامل شرحات رو دادم و وقتی که به کوالا رسیدیم فهمیدم که چه انتخاب درستی هم انجام دادم و همه اینا به خاطر همون مرحله لذت بخش پرس و جو در خصوص سفر بود!
خب ما هم مثل همه کارای قبل سفر رو انجام دادیم و روزا هم با هیجان و به سرعت میگذشتن تا بالاخره روز 22 شهریور رسید و چون ما در اصفهان هستیم، ظهر با ماشینمون به سمت تهران و فرودگاه امام حرکت کردیم تا بتونیم تا سه ساعت قبل پروازمون که ساعت 22:30 بود توی فرودگاه باشیم.
ساعت 6:30 به فرودگاه رسیدیم و همونطور که انتظار داشتیم فرودگاه خیلی شلوغ بود و خلاصه سوار هواپیمای بزرگ و به نسبت نو ایرباسa340-600 شدیم و بعد از یه تاخیر یک ساعته و پرواز 7:30 ساعته پرهیجان و با کمی حوصه سر رفتن با چاشنی خواب و دوبار پذیرایی در طول پرواز، ساعت 10:30 به وقت مالزی وارد فرودگاه سرسبز و بزرگ کوالا شدیم.
قبل از ادامه ماجرا یه پرانتز باز کنم که توی سفر ما دوتا اتفاق منحصر به فرد افتاد که اولیش توی راه به سمت تهران بودیم که یکی از دوستان بابا که دخترش توی مالزی تحصیل میکرد زنگ زد و گفت که هوای اونجا آلوده شده و باید ماسک ببرید...!
واقعا حس خیلی بدی بود و من که میدونستم مالزی کشور خیلی سرسبزیه و آب و هوای خیلی خوبی هم داره باورم نمیشد و هنوز امیدوار بودم.اما تو صف پرواز از یکی از مسافرا که ساکن مالزی بود همین ماجرا رو پرسیدیم و ایشون هم دوباره در کمال ناباوری همین حرف رو تکرار کردن و گفتن معمولا یک بار در سال این اتفاق میافته و حدودا بیست روز هم طول میکشه و دلیلش هم اتش زدن جنگل های اندونزی و مالزیه و دیگه فقط امیدوار بودیم که حداقل این آلودگی اذیت نکنه و همونطوری که در ادامه هم خواهم گفت واقعا از لذت این سفر هیچی کم نکرد.
روز اول:
اولین چیزی که بعد از بیرون آمدن از هواپیما احساس میکنید رطوبت بسیار لذت بخشیه که از هوای خوب استوایی خبر میده.
فرودگاه کوالا واقعا بزرگ و زیباست و توی پیدا کردن جهت به خارج از ساختمان فرودگاه و تحویل بار باید یک بار هم با مترو جابجا بشید که عظمت این فرودگاه رو نشون میده.
بعد از تحویل وسایل تور لیدر ما که یه خانم دانشجو به اسم ترمه و از آژانس سفیداری بود ما و بقیه هم گروهی هامون که حدودا بیست نفر بودیم رو به اتوبوس هدایت کرد و توی راه هم که حدودا با کوالا یک ساعت فاصله داشت به هر اتاقی یک سیم کارت Umobile داد که با یکبار شارژ کردن فعال می شد وعکسش رو میتونید در پایین ببینید:
سیم کارت های Umobile: همونطور که میبینید نحوه فعالسازی شرح داده شده اما این روند ها لازم نیست و فقط با یه شارژ که اونجا اصطلاحا بهش top up میگن فعال میشه.
و در خصوص مالزی اطلاعاتی رو میداد و این رو هم گفت از خوش شانسی ما هم نرخ تبدیل دلار به رینگیت حدودای 4 شده بود در اینجا با دومین سورپرایز سفرمونهم روبرو شدیم که گفت چهارشنبه قراره به خاطر همین کم ارزش شدن پولشنون تظاهرات باشه و مواظب باشید و اینجا هم دوباره یکمی نگران شدیم که البته این یکی هم هیچ مسئله ای برای ما ایجاد نکرد و همونطور که در ادامه شرح میدم جذابیت های خاص خودش رو داشت و همچنین از برنامه های تور صحبت میکرد و اینقد ترسناک از اینکه خودتون بخواید جاهای مختف رو برید حرف میزد که همه هم گروهی هامون بدون اینکه بدونن با چه راحتی میشه حتی بیشتر از این جاها رو هم بدون احتیاج به تور رفت، تمام تورها رو خریداری کردن و فقط ما و یک خانواده دیگه که اتفاقا بعدا هم خیلی دوست شدیم تنها توری که خریداری کردیم پارک آبی بود و بعدا حتی از این که با تور رفتیم پشیمون شدیم.این هم فهرست تورها و قیمت هاشون:
نمیدونم چرا ولی تور لیدر گفت که تحویل اتاق ساعت سه هستش و قبل از اون گشت شهری رو برگزار میکنیم. با توافق گروه، اول برای نهار به یک رستوران بین راهی مک دونالد رفیم و کینگ برگر برامون سفارش دادن و بعد از اون اولین جایی که رفتیم فوتو استاپ برج های پتروناس بود که به خاطر همون آلودگی هوا فقط سایشون رو میدیدیم ولی با همین حال هم دیدن برج های پتروناس یه لذت خاصی داشت البته این آلودگی هوا اصلا با تنفس اختلالی ایجاد نمیکرد و بوی اذیت کننده ای هم نداشت فقط به نظرم یکم هوا رو گرمتر نموده بود.
نمایی از برج های پتروناس از فوتواستاپ در آلودگی هوا
خب بعد از فوتو استاپ به معبدی چینی رفتیم که به عنوان اولین تجربه دیدن همچین جایی خیلی لذت بخش بود و کلی عکس گرفتیم.
بعد از معبد به کارگاه یا بهتره بگم فروشگاه شکلات رفتیم که توی اونجا میتونستیم انواع شکلات ها که واقعا هم خوشمزه بودن تست کنیم و اگر هم که میخواستیم خرید کنیم و البته تا حدودی هم قیمتاش بالا بود ولی خیلی هم مرغوب بودن و ما چند بسته از نوع های مختلفش خریدیم.
یکی از چیزای خیلی جالب اونجا خانم مالایی بود که با یه لهجه خیلی شیرین و جالب به فارسی در خصوص شکلات ها شرح میداد و همه خیلی خوششون اومده بود.
این همون خانوم مالایی هستن که با لهجه خیلی خوشگلی به زبان فارسی در خصوص شکلات ها صحبت میکردن
یه نکته هم بگم که از در خروجی فروشگاه که خارج بشید میتونید یه دفتر رو پیدا کنید که هم صرافی یا money changer داره و هم دفتر رزرو بلیت برای اتوبوس های گردشگری یا hop on hop off هست که اگه برنامه داشته باشید یک روز رو با این اتوبوس ها بگذرونید میتونید بلیت رزرو کنید و این سرویس اینطوره که شما بلیت 24 ساعته یا 48 ساعته میخرید و با همین بلیت میتونید 40 مکان گردشگری در کوالا رو ببینید.
اتوبوس ها ایستگاه های تعیینی دارن که هر 20-30 دقیه سوار میکنن و زمان کارشون از 9:00 صبح تا 8:00 شبه و برای تهیه بلیت هم میتونید در سایتش به آدرس www.myhoponhopoff.com، در خود اتوبوس ها و یا آژانس های مخصوصش برید.
یکی از دفتر های پشت فروشگاه شکلات سازی که هم میتونستید پول چنج کنید و هم برای اتوبوس های هاپ آن هاپ آف بلیت رزرو کنید.
اتوبوس های توریستی هاپ آن هاپ آف و نقشه ایستگاه هاش
بعد از فروشگاه شکلات سازی هم مسافرا رو در هتل هاشون پیاده کردن و کارای چک این رو انجام دادیم و یکی دو ساعتی تا بعد از ظهر استراحت کردیم.
برای بعد از ظهر تصمیم گرفتیم که به رستوران سالوما بریم که اونجا میتونید از انواع غذاهای مالایی که به صورت بوفه هستش بهره ببرید و پایکوبی های شاد و محلی مالایی رو تماشا کنید و برای روز اول که خسته هستید به نظرم جای مناسبی برای دیدنه.
این برنامه از ساعت 7:30 هستش که آغاز سرو شامه و از ساعت 8:30 هم برنامه پایکوبی آغاز میشه که شما هم میتونید این برنامه رو با شام رزرو کنید و هم بدون شام. حدود ساعت شش بود که با تاکسی با 15 رینگیت به اونجا رفتیم و البته اولش چندتا از راننده ها نمیدونستن کجاست و بالاخره یه راننده رو پیدا کردیم که به صورت خیلی جالبی با گوگل مپ و دستورات گویندش ما رو به اونجا رسوند و محل رستوران به برج های دو قلو هم نزدیک بود و نمای خوبی رو میتونستیم از برج ها در محوطه رستوران داشته باشیم.در پایین هم نقشه رستوران رو قرار میدم تا شما راحت تر مکانش رو پیدا کنید:
ما برنامه با شام رو رزرو کردیم با مبلغ 100 رینگیت برای هر نفر و برای زیر 12 سال 75رینگیت که خیلی بهتر از قیمت 45 دلار تور بود.
یه ساعتی وقت آزاد داشتیم که توی همون محوطه رستوان که اتفاقا فروشکاه شکلات هم کنارش بود و یه ساختمان توریستی داشت گذروندیم و بقیش هم به مرکز خرید پاویلیون که شیک ترین و گرون ترین مرکز خرید کوالا بود رفتیم و گشتی هم توی خیابون بوکیت بینتانگ زدیم و قدم زدن توی این خیابون واقعا لذت بخش بود و چیزای جالبی که دیدیم این بود که برخی فروشنده ها خصوصا در مغازه های رده پایین کمی فارسی بلد بودن و با لهجه جالب میگفتن بیا ارزونه،گرونه،خوبه،قشنگه و خیلی میخندیدیم .
مرکز خرید مجلل پاویلیون در خیابان بوکیت بینتانگ
این هم یکی از ساختمونای توی خیابان بوکیت بینتانگ و روبروی پاویلیون بود که من طراحیش رو خیلی دوست داشتم
و ساعت هفت و نیم هم برگشتیم برای برنامه و بعد از برنامه هم دو تا از عکسایی که یکی در آغاز برنامه و یکی در بین برنامه با هنرمندای برنامه بود رو چاپ شده هر کدوم به قیمت 30 رینگیت خریدیم و با تاکسی و با هزینه 30 رینگیت (معمولا تاکسی های کوالا وقتی که بارون میاد قیمتاشون رو بالا میبرن و از تاکسی متر استفاده نمیکنن) برگشتیم هتل برای استراحت و آماده شدن برای فردا که برنامه پارک آبی رو داشتیم و چندتا از عکسای برنامه رستوران سالوما رو در پایین میذارم:
نمای بیرونی رستوران سالوما و برج های دو قلو
نمونه غذاهای مالایی که همونطور میبینید از نظر ظاهر زیاد اشتها برانگیز نیستن ولی طعم خوب و متفاوتی دارن!
خلاصه هزینه های روز اول برای هرنفر:
1- کرایه های تاکسی: ازهتل نووتل تا رستوران سالوما 15رینگیت و برگشتن به دلیل بارون و عدم استفاده از تاکسی متر 30 رینگیت و از رستوران سالوما تا مرکز خرید پاویلیون 14 رینگیت
2- رزرو میز در رستوران سالوما به همراه شام: 100 رینگیت
مجموع: 159 رینگیت
روز دوم:
اولین صبح رو با یه صبحانه خیلی خوب آغاز کردیم و سعی کردم که از انواع مختلف خوردنی ها برا صبحانه امتحان کنم تا یه دید کلی از مزه ها رو بفهمم و برای یه روز پر هیجان هم آماده شدیم:
صبحانه مالایی و همونطور که میبینید معمولا صبحانه ها گوشتی هستن!
امروز قرار بود که با تور به پارک آبی بریم و دلیل هم این بود که جهت پارک آبی یه مقداری سخت هستش ولی بعدا فهمیدیم که خیلی هم آسونه و کاش خودمون میرفتیم. به هر حال به ما گفته بودن که ساعت 10 صبح توی لابی منتظر باشیم اما طبق انتظاری هم که داشتیم با نیم ساعت تاخیر تا مسافرای دیگه رو از هتل ها سوار کنن ساعت 10:30 حرکت کردیم و حدودای ساعت 11:20 رسیدیم به پارک آبی سانوی لاگون.
در حالی که پارک ساعت 10 باز میشد و اونجا بعد از اینکه تور لیدر بلیتی که به صورت دستبند و هزینه 155 رینگیت بود رو خرید که با این دستبند شما از همه امکانات پارک به جز خرید کردن،کارتینگ و دوتا بازی که یکیشون بانجی جامپینگ و اونیکی هم یه توپ دونفرست که شما رو بالا پرتاب میکنه بهره ببرید و بعد از اون وارد پارک آبی شدیم.
ورودی پارک آبی
اما اگه کسی بخواد خودش ببره باید با خط KTM komuter به ایستگاه setia jaya بره و از این ایستگاه که فاصله کمی با پارک آبی داره هم میتونه تاکسی بگیره و هم اتوبوس.
این پارک همونطور که در نقشه میبینید از 5 پارک تشکیل شده: 1-پارک آبی 2-شهربازی 3-باغ وحش 4-پارک وحشت و 5-extreme park.
داخل پارک شما یقینا نمیتونید پول با خودتون حمل کنید و راهکار این مشکل همون بلیت های بارکد دار دستبندی هستن که به دست شما بسته میشه و باید اونا رو شارژ کنید و اگه خریدی خواستید انجام بدید از موجودی دستبند برداشته میشه و اگه پول کم آوردید دوباره میتونید اون رو شارژ کنید.
برای شارژ کردنش وقتی که وارد پارک شدید مستقیم که برید به یک پله برقی میرسید، سمت چپ یه فروشگاه هست به نام sahara boutique که اونجا میتونید پول نقد بدید و دستبندتون رو شارژ کنید. اولش ما به پارک وحشتش رفتیم و فکر کنم حدود ربع ساعتی طول میکشه و اونجا با انواع و اقسام روش ها بدجور آدم رو میترسونن و گروهی باید وارد اونجا شید و ما هم با هم گروهی هامون خیلی بهمون خوش گذشت و اتفاقات جالبی هم افتاد که خیلی هم خندیدیم و زیااااد هم ترسیدیم.
البته قبلش تور لیدرمون در خصوص اینجا گفته بود که خیلی بهتون نزدیک میشن ولی بهتون دست نمیزنن و این رو برای این گفته بود چون مثل اینکه قبلش یکی از هموطنامون با اون آدم ترسناکها درگیر شده بود و در نوع خودش برای ما خیلی جالب بود!
بعد از اون به باغ وحش رفتیم که حیوانات و پرندگان جالبی داشت که تا حالا ندیده بودیم و اینم از ویژگی های منحصر به فرد مناطق استواییه.این باغ وحش واقعا زیبا بود و به سبک جنگل های استوایی درست شده بود و پوشش گیاهی منحصر به فرد و جالبی داشت و تقریبا همه پرندگانش و برخی از حیواناتش آزاد بودن.
ما یه خوش شانسی که پیدا نموده بودیم این بود که در زمان غذا دادن به حیوانات اونجا بودیم و تونستیم به برخی از اونا مثل همستر،موش،خرگوش و...و برخی از پرنده ها غذا بدیم و اونا هم با چه عجله ای میخوردن و چه رقابتی با هم داشتن!
پوشش زیبای استوایی در باغ وحش
این گلوله پشمی که میبینید یه خرگوش خیلی ناز و تپله!
غذا دادن به لاک پشت ها که خودتون هم میتونستی این کار رو انجام بدید
باغ وحش پارک آبی
بعد از دیدن این سه پارک که حدودا دو ساعتی طول کشید دیگه وقت این شده بود بریم پارک آبی البته قبلش رفتیم غذا خوردیم و یه گشتی توی مغازه های اونجا و دور و بر پارک زدیم. الان دیگه باید لاکر میگرفتیم تا وسایل رو اونجا بذاریم و لباسا رو عوض کنیم و بریم برای پارک آبی.
برای کرایه کردن لاکر ها باید از همون پله برقی که کنار باغ وحش بود پایین بیاید و به سمت چپ مستقیم برید تا جای اونا رو پیدا کنید. لاکرها در دوسایز کوچک و بزرگ با دو قیمت 22 و 43 رینگیت هستن و برای باز کردنشون باید بارکد دستبندتون رو جلوی اسکنر کنار لاکرها بگیرید و امنیت بالایی دارن.
سیستم باز کننده لاکرها با استفاده از دستبند بارکد دار
به پارک آبی رفتیم و همه سرسره های اونجا رو امتحان کردیم و برخی ها رو هم چند بار رفتیم و واقعا هیجان بالایی داشتن و صف وسایل خیلی خلوت و خوب بود و به راحتی میشد از سرسره ها استفاده کرد.اونجا یه دریاچه بزرگ داشت،چندتا سرسره داشت که بهترینش vuvuzela بود که شبیه یه قیف بود و خیلی مهیج و جالب بود و حتما این سرسره رو برید و از دستش ندید.
یک بازیش هم بود که موج های خیلی قوی فراوری میکرد و با یه تخته موج سواری میرفتی و واقعا سخت بود اما خیلی جالب و فقط کافی بود یه لحظه غفلت کنی تا با موجها به دیوار پرت بشی! معروف ترین جاذبش هم که پل معلقشه که تجربه بسیار جالبیه خصوصا در وسطای پل که پایین رو میشه دید.در مجموع این پارک آبی اونقدرها که فکر میکردم بزرگ نبود و ماکه تقریبا همه بازی ها رو دوبار رفتیم بیش از دو سه ساعت رو توی پارک آبی نگذروندیم پس بابت اینکه با دیدن بقیه پارک ها برای پارک آبی وقت کم بیارید نگران نباشید.
بعد از پارک آبی بستنی خوردیم و چقدر خوشمزه بودن و کلا بستنی های اونجا به نظرم مزه بهتری دارن و از دستشون ندید. شاید هم به خاطر گرمای هواست که لذت بستنی خوردن بیشتر میشه!
نمایی از پارک آبی و پل معلق
پیاده رو های محوطه باغ وحش که طراحی زیبایی داشتن
بعد از پارک آبی به سمت لاکرها رفتیم و وسایل رو برداشتیم و لباس ها رو عوض کردیم و به سمت شهربازی یا همون amusement park رفتیم که هرجاییش سرک میگشیدیم یه چیز تازه ای کشف میکردیم و کلی تفریحات داشت مثل یک دهکده ای که با تم فیلم های وسترن و کابوی ساخته شده بود.
یه سرسره آبی که با قایق های بادی ازش سر میخوردیم، یه ترن هوایی که گرچه کوتاه بود ولی هیجان بالایی داشت و اونجا نفر جلویی من داشت با گوشیش فیلم میگرفت و من هم میترسیدم که هر لحظه گوشیش بخوره تو صورت من آخه سرعت بالایی داشت و خیلی هم بالا پایین داشت و این اتفاق هیجان این بازی رو بیشتر نموده بود،
یه جایی داشت که رودخونه خروشانی بود و با قایق های گردی توی جهتش با سرعت میرفتیم و خیس هم شدیم و خیلی چیزای دیگه که خودتون باید تجربش کنید.
دیگه ساعت 6:30 شده بود و باید برمیگشتیم چون تور لیدر گفته بود که ساعت 7:30 میاد دنبالمون و خواستیم یه نگاهی هم به مرکز خرید پیرامید بندازیم. موقع برگشتن شما میتونید بقیه پولتون رو که از موجودی دستبند خرج نکردید پس بگیرید یا همون refund و وقتی که از مجموعه خارج شدید سمت چپ درب ورودی یه فروشگاه هست به اسم nickelodeon و اونجا میتونید این کار رو انجام بدید. در مرکز خرید پیرامید یه چیز جالبی هم که دیدیم طبق پایین اونجا اسکیت رو یخ ((ice skating داشت که خواستم برم امتحان کنم ولی ساعت کارش تا 8:00 بود و از هفت به بعد دیگه کفش کرایه نمیداد ولی شما اگه دوست داشتید زودتر برید و امتحان کنید.
موقع برگشت دوباره با تاخیر های معمول تور روبرو شدیم و در نهایت ساعت 8:30 از سانوی لاگون به سمت هتل حرکت کردیم و بعد از حدود 45 دقیقه به هتل رسیدیم و اینقدر خسته بودیم که بعد از خوردن شام خوابیدیم برای فردا که برنامه باتو کیو رو داشتیم.
خلاصه هزینه های روز دوم برای هر نفر:
1-خرید تور پارک آبی: 50 دلار(نرخ تبدیل دلار به رینگیت 4)
2-شارژ دستبند بارکد دار: 50 رینگیت
3-شام و نهار مجموعا حدود 30 رینگیت
مجموع: 280 رینگیت
روز سوم
امروز برناممون این بود که به توریستی ترین مکان کوالا یعنی batu caves بریم. ساعت 9:30 از هتل بیرون زدیم و با سه چهار دقیقه پیاده روی به ایستگاه مونوریل نزدیک هتل که راجا چولان بود رسیدیم. از اونجا به KL sentral رفتیم و با KTM komuter به باتو کیو نرفتیم چون پلت فرم اشتباهی رو سوار شدیم و یجای خیلی ناجور همونطور که پیش تر هم گفته بودم پیاده شدیم و دوباره پلت فرم مقابلش و سوار شدیم و و البته به بلیت هم احتیاج نداشتیم. مترو خیلی خلوت و خوبی بود و بعد از حدود 20 دقیقه رسیدیم.
مونوریل در جهت رفتن به KLsentral
KTM komuter در جهت باتو کیو
البته چون بار اول بود که با این روش مترو و مونوریل جابجا میشدیم و KLsentral پیدا کردنش برامون سخت بود(چون وقتی از مونوریل پیاده میشید فقط شما یه مرکز خرید بزرگ رو میبینید) و باید پرس و جو کنید تا پیداش کنید و از تابلو ها هم میتونید یاری بگیرید ولی روزای بعدش خیلی سریع و راحت از وسایل حمل و نقل استفاده میکردیم. به عنوان یه هدایت وقتی از مونوریل پیاده میشید مستقیم به یه پله برقی میرسید، از پله برقی بالا برید و سمت چپ برید تا به فروشگاه Victorias secret برسید و بعد از اون چند متر جلوتر و از سمت چپ فروشگاه ادامه بدید و از پله ها برید پایین و به KLsentral میرسید.
KLsentral، مرکز حمل و نقل کوالالامپور
باتو کیو از مجموعه معابد هندی ساخته شده که مشهور ترین جاذبش مجسمه طلایی رنگ بودای ایستاده موروگان هستش و این مجموعه بزرگترین معبد هندو خارج از هند هستش و از جاهایی هست که حتما در سفر به کوالالامپور باید دید.
بر خلاف تصوری که از اونجا داشتم این مجموعه خیلی بزرگ و متنوع بود و جاهای مختلفی داشت مثل بازارهای محلی، معبد های مختلف،یه برکه با یه فضای سبز خوب،جایی که با حنا روی پوست طراحی میکردن،معبد های مختلف و غارهای جالب و...اول از همه که از مترو پیاده میشید از یه بازار دست فروشی میگذرید و بعد از اون وارد محوطه اصلی میشید.
ما هم از همون اولش به همه جاهاش رفتیم و اولین جایی که رفتیم یه غاری توی کوه بود به نام رامایانا که مجسمه های هندی و بودای های مختلفی مثل بودای خوابیده داشت و فضای مرطوب و زیبایی بود:
بعد از اون یه معبد با طراحی خیلی زیبایی رو دیدیم که اتفاقا یک مراسم عروسی هندی هم داشت برگزار میشد و دیدن مردم هندی با لباسای رنگارنگ و زیبا و آداب و رسوم هندی خیلی جالب بود که ما شانسش رو داشتیم و اینم از ویژگی های خوب مالزیه که میتونید با چند ملیت مختلف همزمان آشنا بشید.
معبد هندی با طراحی خیلی زیبا و مجسمه های طلایی بالای اون
عروسی هندی در حال برگزاری
بعد از اون رسیدیم به مجسمه موروگان و اون 272 پله معروفش که هندی ها اعتقاد دارن اگه کسی با زانو این پله ها رو طی کنه گناهانش بخشیده میشه و سالی یک بار این کار رو در مراسمی انجام میدن .دیدن اون مجسمه طلایی بزرگ موروگان واقعا لذت بخش بود چون بعد از عکسای زیادی که ازش دیده بودم حالا خود مجسه واقعی و عظیمش رو میبینم. توی همون محوطه یه گشتی زدیم و مغازه های اطرافش رو نگاهی انداختیم و یه گردن آویز های گلداری خریدیم که خیلی بوی خوبی داشتن و یادمه که تا آخرین روز سفرمون بوی اونها تو اتاق میومد!اونجا علاوه بر میمون های با نمکی که هست، کبوتر های خیلی زیادی هم داره که زیبایی اونجا رو بیشتر میکرد.
قسمتی از مجموعه باتو کیو
کبوترهای زیاد توی محوطه که منظره جالبی رو بوجود آورده بودن
مجسمه موروگان از نمای نزدیک
تصمیم گرفتیم که از پله ها بریم بالا و با اینکار بازدیدمون رو از مجموعه باتو کیو کامل کنیم. وقتی از این 272 تا پله بالا میرید به مقصدتون زیاد فکر نکنید چون اون بالا اصلا چیز خاصی نداره فقط چندتا مغازه و دوباره مجسمه ها و بوداهایی مثل همون غار رامایانا هستن و جاذبه اصلی همین رفتن به بالا از روی این پله های رنگی و زیباست که از خیلی چیزا مثل دیدن مجسمه موروگان از نمای پشتی و از بالا، دیدن منظره پایین، تماشا کردن میمونهای بازیگوش و احتمالا با اونها سرگرم شدن مثل ما که یک بار اومد که گلهای گردن آویز رو بکشه و ببره و یبار دیگه هم بطری نوشیدنی رو برد؛ میتونید لذت ببرید.
همون میمونی که بطری مارو برد!
نمایی از محوطه پایین و مجسمه موروگان از روی پله ها
همون پله های معروف باتو کیو
حدودای ساعت 13:30 بود که دوباره سوار KTM komuter شدیم و برگشتیم به KLsentral تا هم بلیت های گنتینگ هایلند رو برای فردا بخریم و هم نهار بخوریم و در آخر هم با مونوریل برگردیم هتل. برای خرید بلیت گنتینگ هایلند باید به طبقه پایین KLsentral برید به پارکینگ اتوبوس ها و اونجا چندتا باجه هست که روشون اسم ایستگاه های مختلف رو زده و میرید تا به باجه مربوط به فروش بلیت گنتینگ برسید.
شما هر ساعتی رو بخواهید برای رفت میتونید انتخاب کنید و خیلی بهتره که بلیت برگشت رو هم از همونجا بگیرید.این بلیت هم برای اتوبوس و هم برای سوار شدن به تلکابین هستش و هزینش برای رفت و برگشت و برای هر نفر 20 رینگیت میشه که به نظرم در مقابل 50 دلار تور خیلی بهتر و راحت تره و هم زمانتون رو خودتون میتونید مدیریت کنیید.
ایستگاه اتوبوس طبقه پایین KLsentral
بعد از خرید بلیت ها برای نهار به برگر کینگ در KLsentral رفتیم و بعدا از نهار برای استراحت و با استفاده از مونوریل به هتل رفتیم. همونطور که قبلا تور لیدرمون گفته بود در زمانی که اونجا بودیم قرار بود که یه تظاهرات باشه و مثل اینکه امروز اون تظاهرات بود.این رو از صبحش که داشتیم به ایستگاه مونوریل میرفتیم از پلیس های زیادی که همه جا بودن فهمیدیم اما وقتی که از مونوریل پیاده شدیم صدای شیپور های زیادی میومد و دیدیم که یه دسته آدم با لباسای قرمز و خیلی منظم و بدون اینکه مسئله ای ایجاد کنن به نشانه اعتراض با شیپورهاشون صدا درست میکردن و برای ما دیدن همچین تظاهرات منظم و زیبایی (!) در نوع خودش جالب بود و از این مسرور بودیم که اصلا از چنین اتفاقی احساس بد و ناامنی نداشتیم و مثل همایش های پیاده روی خودمون تو ایران بود
تظاهرات مردم قرمز پوش مالزی و نظم خاصی که داشتن
برنامه ما برای بعد از ظهر رفتن به محله چینی ها و بعد از اون یه گشتی توی بوکیت بینتانگ بود که تصمیم داشتیم با تاکسی بریم اما اگه کسی بخواد با مونوریل بره باید ایستگاه maharajalela پیاده بشه و از اونجا با چند دقیقه پیاده روی به محله چینی ها یا Petaling street برسه.
جهت پیاده روی از ایستگاه مونوریل تا محله چینی ها
وقتی که با تاکسی داشتیم میرفتیم دوباره همون دسته های تظاهر کننده رو میدیدیم و خیابون های زیادی هم بسته شده بودن. اینجا بود که نگران شدیم شاید خیابان پتالینگ هم بسته باشه و وقتی که رسیدیم فهمیدیم که حدسمون درست بود و در برناممون تغییر دادیم و تصمیم گرفتیم به KLCC یا همون محوطه برجهای دو قلو که شامل پارک KLCC ، برجای دوقلو،مرکز خرید سوریا و آکواریوم یا aquaria klcc بریم و میشه گفت که اینجا یکی از بهترین جاهایی بود که رفتیم.
محوطه KLCC
اولش که پیاده شدیم از برجهای دو قلو عکس گرفتیم و بعدش به طرف پارک رفتیم. برجای پتروناس واقعا عظمت و شکوه خاصی دارن که اصلا نمیشه با عکس ها اون رو فهمید و دیدنشون از نزدیک واقعا فوق العادست!
برجای پتروناس
برای رفتن به پارک KLCC خیلی بهتر میشه اگه از بعد از ظهر برید و همه محوطه پارک رو بگردید چون خیلی فضای خوبی داره این پارک و حتما از قدم زدن در اون لذت خواهید برد و همینطور میتونید در شب در این محوطه باشید چون دیدن فواره ها و برج های پتروناس در شب خیلی زیباتر از وقت های دیگست و همینطور هم در شب از ساعت 8 تا 10 میتونید پایکوبی فواره ها رو هم تماشا کنید و بعدش هم با رفتن به فود کورت طبقه سوم مرکز خرید سوریا از غذاهای محلی مالایی و هندی و چینی و فست فود ها بهره ببرید و از این بعد از ظهرتون نهایت استفاده رو بکنید.
محوطه پارک KLCC و منظره ای از آسمان خراش ها. همونطور که شاید از عکسا متوجه شده باشید آلودگی هوا هم روز به روز بهتر میشد.
بعد از اینکه مقداری توی پارک قدم زدیم و عکس گرفتیم به سمت آکواریوم که در همون محوطه هستش رفتیم.
بلیت آکواریوم رو با قیمت نفری 64 رینگیت خریدیم و وارد فضای آکواریوم شدیم.این آکواریوم از قسمت های مختلفی تشکیل شده و یه قسمتی از اون هم معروف ترین جاذبش یعنی آکواریوم تونلی قرار داره. مثلا اولین قسمتی که وارد میشید مراحل تکاملی ماهی ها رو با نمونه های زنده اونا نشون میده، قسمت دیگش به صورت مدل های غیر زنده تشکیل شده، قسمت دیگه تجهیزات به کار رفته در آکواریوم رو در مقیاسی کوچیک تر نشون میده،
قسمتیش مربوط به عروس های دریایی و اسب آبیه که من خودم این قسمت رو خیلی دوست داشتم، یه قسمتیش هم با تم جنگل های پرباران استوایی طراحی نموده بودن و قسمت های جالب دیگه ای که خودتون باید برید و لذت ببرید.
عکسهایی از برخی قسمت های آکواریوم
قسمت اصلی مجموعه آکواریوم
یکی از محفظه های قسمت عروس دریایی ها که واقعا زیبا هستن
بعد از آکواریوم دیگه هوا تاریک شده بود و اومدیم تا مثل خیلی از کسای دیگه ای که دور دریاچه روبروی برجها جمع شده بودن پایکوبی فواره ها و برجهای پتروناس و نور پردازی بسیار زیباشون رو ببینیم. نمای برجهای دو قلو با نور پردازی های خوبی که دارن شبها خیلی قشنگ تر از طول روزه و فکر کنم چیزی حدود 50 تا عکس از برجهای دوقلو گرفتم!
پایکوبی فواره ها هم خیلی جذاب بود و فواره ها با آهنگهایی که توی محوطه پخش میشد حرکتها و رنگاشون رو تغییر میدادن و ما واقعا از این قسمت خوشمون اومده بود و برای من این شب و پارک KLCC با اینکه یکی از ساده ترین جاهایی بود که میشد رفت اما تقریبا خاطره انگیز ترین شب شد و هرچقدر بگم نمیتونم اون حس خوب رو به شما القا کنم.
برجهای دوقلو در شب
این دوقلوهای خوشگل از یه نمای دیگه!
فواره های klcc که هر لحظه یه شکل داشتن!
بعد از دیدین پایکوبی فواره ها و لذت بردن از برجها به مرکز خرید پایین برجها یعنی suria رفتیم و گشتی زدیم و به طبقه سوم و فود کورت رفتیم و غذای مالایی انتخاب کردیم و سعی کردیم یه چیزی شبیه غذاهای خودمون باشه. ولی اونجا شما میتونید از فست فود گرفته تا غذاهای عجیب و غریب و محلی غذاتون رو انتخاب کنید.
غذای مالایی که توی فودکورت انتخاب کردیم
یه پیاده روهای خوبی هم بودن که به صورت هوایی و تونلی شیشه ای هستن که از اونا از جلوی هتل مستقیم هم به بوکیت بینتانگ و هم به برج های دوقلو راه داشت اما چون هم دیر وقت بود و هم خسته هم بودیم با تاکسی رفتیم.
خلاصه هزینه های روز سوم برای هرنفر:
1- مونوریل به KLSENTRAL: 2 رینگیت(و برگشت هم 2 رینگیت)
2-KTM به باتو کیو:2رینگیت(و برگشتن هم 2 رینگیت)
3-ورودی غار رامایانا در باتوکیو:5رینگیت
4-خرید بلیت گنتینگ:20 رینگیت(رفت و برگشت به همراه تلکابین)
5-نهار در برگرکینگ:17 رینگیت
6-رفتن به محله چینی ها و بوکیت بینتانگ ولی منصرف شدن و رفتن به برجهای دوقلو با تاکسی:38 رینگیت
7-بلیت آکواریوم:64 رینگیت
8-شام: 8 رینگیت
مجموع: 160 رینگیت
روز چهارم
امروز باید ساعت 10 صبح برای رفتن به گنتینگ به KLsentral و ایستگاه اتوبوس هاش میرفتیم پس بعد از خوردن صبحانه ای مفصل به ایستگاه مونوریل و از اونجا به KLsentral رفتیم و حدود ساعت 9:40 دقیقه بود که رسیدیم و اتوبوس دقیقا ساعت 10 صبح حرکت کرد.
مسافرا همه غیرایرانی بودن و بیشتر توریست های چینی بودن و کلا ما تو این چند روزه که همه جاها رو خودمون میرفتیم تقریبا هیچ ایرانی ای نمی دیدیم. بعد از حدود یک ساعت به گنتینگ رسیدیم و اتوبوس جلوی ایستگاه تله کابین ها توقف کرد.اولین چیزی که احساس کردیم هوای خوب و خنک اونجا بود و بهتره لباس گرم با خودتون ببرید و اگه هم نبرید به نظرم هیچ مسئله ای نیست.
بعد از اون با همون بلیت هایی که برای اتوبوس خریده بودیم سوار تله کابین شدیم تا از طولانی ترین جهت تله کابین شرق آسیا به سردترین نقطه در طول سفرمون برسیم. جهت بسیار زیبایی بود که از بین جنگل های استوایی میگذشت و همزمان هوای خوب اونجا هم لذت این جهت رو بیشتر میکرد.
جهت زیبای تلکابین گنتینگ
بعد از بیست دقیقه به محوطه اصلی مجموعه گنتینگ رسیدیم که قبلا شهربازی خیلی خوب و بزرگی داشت اما الان شهربازی رو دارن بازسازی میکنن و جاذبه های اونجا معبد بهشت و جهنم و هتل های اونجا و خصوصا لابی و شهربازی سرپوشیده هتل فرست ورلد هستش . نرسیده به محوطه هتل ها مزرعه توت فرنگی و زنبور ها هم وجود داره که کمتر هوادار دارن ولی تاکسی هایی هم در پارکینگ هتل فرست ورلد هستن که اگه دوست داشته باشید میتونید به این جاها هم برید
محوطه گنتینگ و دیدنی هاش
ما از مجموعه گنتینگ تصمیم گرفتیم که معبد بهشت و جهنم(chin swee temple) و خود محوطه هتل فرست ورلد و شهربازی سرپوشیدش و فروشگاهاش رو بگردیم و برای همین بهتر دونستیم که اول معبد بهشت و جهنم و بعد از اون بقیه جاها رو بریم که بتونیم برای برگشتن بدون استرس و کمبود وقت به تلکابین برسیم چون خود جهت تلکابین 20 دقیقه و از تلکابین تا لابی هتل فرست ورلد راه پیچیده ایه و مقداری وقت هم برای پیدا کردن ایستگاه اتوبوس لازمه و به نظرم طوری باید برنامه ریزی کرد که تا 45 دقیقه قبل از حرکت اتوبوس سوار تلکابین شید.
وقتی از تلکابین سوار میشید همش به سمت هتل فرست ورلد تابلو هست و پله برقی های خیلی زیادی رو باید برید پایین تا بالاخره به لابی هتل فرست ورلد برسید. برای رفتن به معبد بهشت و جهنم اتوبوس هایی به صورت رایگان هر یک ساعت از پارکینگ هتل فرست ورلد به اونجا حرکت میکنن و از اونجا هم برگشت دارن که ایستگاهش در لاین سه هستش و توجه کنید که دوتا اتوبوس از این ایستگاه میرن؛ یکی به هتل آوانا(awana hotel) و اونیکی به معبد بهشت و جهنم و توجه کنید که اتوبوس رو درست سوار شید.
ساعت های حرکت اتوبوس های رایگان به chin swee temple و محل سوار شدن
بعد از ربع ساعت به اونجا رسیدیم و میتونم بگم زیباترین جایی که توی سفرمون دیدیم اینجا بود. دلیل اسم معبد بهشت و جهنم اینه که این معبد رو به صورت طبقات مختلف قیامت و بهشت و جهنم طراحی کردن و طوری برنامه ریزی شده که شما با قدم زدن در قسمتی که به این منظور طراحی شده از مرحله حسابرسی آغاز میکنید و از جهنم میگذرید و بعد از اون به بهشت میرسید که این مراحل در اتاقک هایی و با مجسمه هایی درست شده.
یه چیز خیلی جالبی که اونجا دیدم این بود که یکی از مغازه های عسل فروشی اونجا به زبان فارسی(!) انواع عسل هاش و قیمتهاشون رو نوشته بود که برام خیلی جالب بود . بیشتر از این شرح نمیدم تا خودتون با دیدن عکسها به زیبایی این مکان پی ببرید!
مجسمه یادبود موسس مجموعه گنتینگ هایلند
بالاترین درجه بهشت
یکی از مرتبه های جهنم
نویسنده : رامتین عالی پور
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی گیرد. |