5 جمله کاملا غلط والدین در نصیحت فرزندشان - تور ارمنستان ارزان

5 نصیحت بد والدین به فرزندانشان

به گزارش خبرنگاران به نقل از شیعه نیوز ،نصیحت والدین همواره با هدف مثبت و سازنده انجام می گردد اما گاهی با نا آگاهی راستا را اشتباه سپری می نماید. بیشتر والدین می خواهند که فرزندشان در زندگی پیروز باشد، در این مقاله ما نگرش هایی را به والدین خواهیم داد که به اعتقاد ما به اهدافشان یاری می نماید.

مطمنا ممکن است که در مدت کوتاهی نتایجی بدست آورید. در اینجا چند مورد از آسیب پذیر ترین موارد که در حال حاضر به فزندانمان در خصوص پیروزیت می آموزیم و چه چیزهایی باید جای آن ها به آن بیاموزیم ؟

باید بگوها و نگوهایی که والدین از نصیحت فرزندانشان نمی دانند

چیزهایی که ما به فرزندانمان می آموزیم :به آینده تمرکز کن !

چیزهایی که باید به آن ها بگویید :در لحظه زندگی کن !

حتما این کار سختی خواهد بود که دائماً در حال تمرکز کردن باشید. محققان به ما نشان می دهند که ذهن های ما تمایل دارد تا 50% از زمانی که ما بیداریم را به خود اختصاص دهند.

وزمانی که ذهن ما این تمایل را داشته باشد اغلب ما آغاز به نگرانی در خصوص آینده مان نمی کنیم که در نتیجه این عمل باعث ایجاد احساسات منفی می گردد و استرس کل وجودمان را در بر می گیرد.

تمرکز بیش از حد بر روی اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و چه اتفاقی نخواهد افتاد عملکرد ذهن را مختل می سازد و همچنین توانایی های فکری ما را آسیب خواهد رساند.

اگر بچه های تان یاد بگیرند که در لحظه زندگی نمایند می توانند بهتر از پس کارها برآیند و احساس بهتری خواهند داشت و زمانیکه آنها احساس شادی بیشتری نمایند قادر خواهند بود که سریعتر یاد بگیرند.

می تواند خلاقانه تر فکر نمایند و راحتتر می توانند مسائلشان را حل نمایند. حتی مطالعات نیز نشان می دهند که شادی 10 % بیشتر باعث می گردد که فعال تر باشید در نتیجه انرژی مثبت باعث افزایش یادگیری شما خواهند شد.

مطمئناً این خیلی خواهد بود که فرزندانتان برای کاری که انجام می دهند هدف داشته باشد.

چیزی که شما به فرزندانتان میگویید : استرس اجتناب ناپذیر است - خودتان را تحت فشار قرار دهید.

چیزی که باید به فرزندتان بگویید :استرس اجتناب پذیر است - سخت گیر نباشد.

بچه ها در سنین نوجوانی احساس اضطراب می نمایند و احساس فشار سنگین انجام تکالیف مدرسه به بهترین نحو را دارند. این کار خیلی ناراحت نماینده می باشد چرا که ما شاهد خودکشی در آنها هستیم.

چون که ما زندگی خود را همچون زندگی بزرگسالان داریم به فرزندان و مدام می گوییم که استرس یک چیز اجتناب ناپذیر است و باید استرس داشته باشند تا در زندگیشان پیروز باشد.

در کل این سبک زندگی برای مدل دادن و فرم دادن زندگی آنها مناسب نیست ما توصیه می کنیم که والدین برای آموزش دادن فرزندان خود مهارت های لازم را کسب نمایند تا فرزندانشان در آینده دچار مشکل نشوند ، برای کاهش استرس می توانیم کارهای چون مدیتیشن ، یوگا و تنفس آزاد استفاده کنیم تا فشارهای وارد شده بر ما کاهش یابند.

با آموزش دادن این کارها به فرزندانتان نحوه هضم مسائل و استرس های را یاد می گیرند.

حتی در اوقات فراغت مان افراد در جوامع غرب تمایل دارند تا عواطف مثبت و انرژی بخش را احساس نمایند و این به این معناست که فرزندانمان برنامه هایی با فعالیت های اضافی دوست دارند که زمان کمتری صرف نمایند.

با تفریح هیچ مسئله ای نیست خیلی هم خوب می باشد که انسان می تواند از لحاظ روحیه و انرژی بیشتر و مثبتی به دست آورد اما هیجان و استرس باعث بروز بعضی مسائل می گردد که حل کردن آن یا فراموش کردن آن کار مسئله ای خواهد بود.

تحقیقات نشان می دهد که مغز ما تمایل به رشد بیش از حد دارد پس شما با هدایت فرزندانتان بهتر می توانید آنها را پرورش دهید و ذهن آنها بهتر می تواند رشد و برنامه ریزی گردد.

بچه ها برای پیدا کردن آرامش اغلب یا کتاب می خواند یا تمایل به بودن با دوستشان دارند یا که به پیاده روی می فرایند یا زیر یک درخت دراز می کشند و به آسمان خیره می شوند و حرکات ابرها را آنالیز می نمایند.

چیزی که ما به فرزندانمان می گویم :با قدرت خود عمل کنید.

چیزی که باید به فرزندانمان بگویم :اشتباه کن و از اشتباهات درس بگیر.

والدین تمایل دارند تا فرزندانشان را به وسیله نقاط قوتشان و فعالیت هایی که می توانند از پس آن بربیایند به جامعه و اطرافیان شان معرفی نمایند. آنها به فرزندانشان اسمهای چون فرد مردم دار فردی دارای حساب کتاب هنرمند و همه چیز دان نام می برند.

محققان دانشگاه دانشگاه استنفورد در طی بیانیه ای بیان کردند که این اسم ها ذهنیت آن ها را تغیر می دهد و آنها را از امتحان کردن و پی گیری چیزهای دیگر منع می سازد.

این کار می تواند اضطراب و استرس را درون آنها زنده سازد چندین سال آن را به دوش خواهند کشید و فردی افسرده خواهند بود. مغز ما برای یادگیری چیزهای جدید برنامه ریزی شده است که این یک امر طبیعی می باشد ما می توانیم کارهای زیادی انجام دهیم اگر چه شاید شکست بخوریم ولی باید از آنها درس بگیریم که دوباره مرتکب آنها نشویم بهتر از با فرزندانمان به گونه ای برخورد کنیم که آنها حق انتخاب داشته باشند و بتوانند تجربه های جدید کسب نمایند و به تکامل شخصیت سیر نمایند.

آنچه که ما به فرزندانمان می گویم :ضعف هایی داری ولی زیاد به آنها فکر نکن.

آنچه که ما باید به فرزندمان بگوییم :ضعف هایت را بدان و در غلبه با آن ها کارهای زیادی انجام بده.

ما همچنان گمان می کنیم که انتقاد برای بهبود و پیشرفتمان حائز اهمیت است. والدین بیشتراً دوست نداردن که ضعف فرزندانشان یادآوری گردد تا آن ضعف ها در وجودشان گسترش نیابد. بهتر است که از خودشان انتقاد نمایند البته نکته مهمی هم وجود دارد که آن نکته مهم این است که ابتدا باید دارای منطق صحیح باشند و سپس از خود انتقاد نمایند.